هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و وحدت با معشوق الهی سخن میگوید و خود را از تعلقات دنیوی بری میداند. او از دل بهوش و پیالهٔ وحدت یاد میکند و بیان میکند که بار خاطر نازکدلان را به دوش میکشد. در نهایت، شاعر خود را از اهل جهان جدا میداند و اشاره میکند که چرخ کوچک ابدال، خرقهپوش اوست.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 18 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۱۱۰
شرابخانهٔ معنی،دل بهوش من است
پیالهٔ می وحدت، لب خموش من است
برای ناقص چندی دلم نمی سوزد
جهان پر ز هوس، دیگ خام جوش من است
تنم به خواهش دل جامه ای نپوشیده است
سری که بار تعلق ندیده دوش من است
به هر قدم دل مسکین چو بید می لرزد
که بار خاطر نازک دلان به دوش من است
چه نسبت است سعیدا مرا به اهل جهان
که چرخ کوچک ابدال، خرقه پوش من است
پیالهٔ می وحدت، لب خموش من است
برای ناقص چندی دلم نمی سوزد
جهان پر ز هوس، دیگ خام جوش من است
تنم به خواهش دل جامه ای نپوشیده است
سری که بار تعلق ندیده دوش من است
به هر قدم دل مسکین چو بید می لرزد
که بار خاطر نازک دلان به دوش من است
چه نسبت است سعیدا مرا به اهل جهان
که چرخ کوچک ابدال، خرقه پوش من است
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.