هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از زیبایی معشوق، سردرگمی دل، ناامیدی از تقدیر و ستایش عشق صادقانه سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند رحمت الهی، گدایی عاشقانه و تقدیر ناخوشایند دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'طالع کشته' و 'بی‌گناه افتاده است' ممکن است حاوی بار معنایی غمگینانه باشد که برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۱۲۵

چشم او در بردن دل بی گناه افتاده است
دلربایی شیوهٔ چشم سیاه افتاده است

با گلت مانند سازد یا به خورشید و قمر
در میان این سه، دل در اشتباه افتاده است

می شود نیلوفر آن رخساره گاهی از نسیم
از نزاکت بر رخش تاب از نگاه افتاده است

از غبار سینه ها پوشیده شد راه امید
بسکه طالع کشته در این شاهراه افتاده است

خاطر زاهد نشد فارغ ز فکر بوریا
دایماً این نقش در این کارگاه افتاده است

قدردان عاشق صادق بود آن پرغرور
کز سواد خط شکستی در سپاه افتاده است

تیزگامی های دولت کن قیاس از آفتاب
صبح تا برداشت سرشامش کلاه افتاده است

من گدای کوی آن سلطان بختم کز نیاز
چون گدایان بر در او پادشاه افتاده است

می نوازد رحمتش گویند هر جا عاصیی است
وای بر حال سعیدا بی گناه افتاده است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.