۱۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۸

در خراباتی که راه هستی و پندار نیست
بر لب ما جام می کمتر ز استغفار نیست

لازم حسن فراوان است زلف تابدار
گنج بیرون از [حسابی] چون بود بی مار نیست

پیچ و تاب زلف باشد بر سر دیوانگان
بر سر مجنون هوای پیچش دستار نیست

زاهد ما بسکه از کردار می گوید سخن
چون زبان تیز هرگز بر سر گفتار نیست

ای مسلمانان سعیدا را میاموزید دین
[نامسلمانان]، چو او در حلقهٔ زنار نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.