هوش مصنوعی: این شعر از نبود ویژگی‌های مثبت مانند سخاوت و اعتماد در انسان‌های زمانه شکایت می‌کند و اشاره می‌کند که در این دوره، تنها ویژگی‌های منفی مانند بخل و حسد وجود دارد. همچنین، شاعر به بی‌ثباتی دنیا و عدم اعتماد به لطف و کرم جهان اشاره می‌کند و توصیه می‌کند که به آنچه داریم قناعت کنیم، زیرا بیشتر چیزها پایدار نیستند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، نقدهای تند از رفتارهای انسانی ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۶۹

بجز از بخل در این دور زمان چیزی نیست
جز حسد پیشهٔ این آدمیان چیزی نیست

بی نهال قد وسیب ذقن و نرگس چشم
سیر باغ و چمن وآب روان چیزی نیست

قامتت خم شد و از ناوک دم هیچ نماند
گوشه ای گیر که بی تیر، کمان چیزی نیست

گر شود چشم دل از خواب گران وا دانی
مال و جاه و حشم و گنج روان چیزی نیست

اعتمادی نبود بر کرم و لطف جهان
تکیه بر سایهٔ این سرو روان چیزی نیست

چه کشی منت گردون که ورا در ترکش
غیر تیر نفس سوختگان چیزی نیست

از رفیقان مطلب مرهم زخم دل ریش
که در این طایفه جز لطف زبان چیزی نیست

بر همان چیز که داری تو سعیدا رغبت
بیشتر از همه بنگر که همان چیزی نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.