۱۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۰

هر آن که روی تو را رنگ ارغوانی داد
مرا ز عشق تو رخسار زعفرانی داد

نه رخ نمود، نه آراست قد، نه زلف گشود
به حسن خلق و وفا داد دلستانی داد

ز ضعف مانده ام از راه جستجوی وصالت
به خاک پای تو از دست ناتوانی داد

ز درس عشق تمنای علم محو نمودم
سبق ز مصحف رویش مرا روانی داد

شنو ز شعر سعیدا نوای درد و الم
اگرچه داد مذاق سخن، فغانی داد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.