هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام، جدایی و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از از دست دادن جوانی، سوزش دل و نابودی آرزوها می‌نالد. همچنین به مفاهیمی مانند گذر زمان، بی‌اعتباری دنیا و تأثیرات روحی این تجربیات اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، ناامیدی و تفکرات فلسفی است که درک آن‌ها برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد. همچنین، برخی از مفاهیم انتزاعی شعر نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۵۱

رفت از حریم دیده و دل را کباب کرد
این کعبه را به سنگ جدایی خراب کرد

نگذاشت تا نمود کند رنگ عیش ما
از بسکه نوبهار جوانی شتاب کرد

ما را مراد او ز میان سوزش است و بس
با ما اگرچه ناز و به دشمن عتاب کرد

غیر از دل شکستهٔ ما و خیال دوست
کس دیده است بحر که جا در حباب کرد؟

با آن که می فروش فلاطون شعار ما
در باده آب کرد جهان را خراب کرد

تا دید اعتبار ورق در شکستن است
دوران صحیفهٔ دل ما انتخاب کرد

آیندهٔ حیات به چشمم گذشته است
از بسکه عمر رفته سعیدا شتاب کرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.