هوش مصنوعی: این شعر از سعدی بیانگر ناپایداری دنیا، بی‌اعتمادی به دیگران، و ضرورت توکل به خداوند است. شاعر از ناتوانی انسان در کنترل امور زندگی، بی‌ثباتی روابط انسانی، و اهمیت رهایی از تعلقات دنیوی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند که برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۵۷

خرمی ز این دو روزه جان نتوان کرد
خواب در راه کاروان نتوان کرد

چه بنا مانده ای به جد و به اب
تکیه بر تل استخوان نتوان کرد

بسکه نازک فتاده طبع لطیفش
بوسه ای ز آن دهان گمان نتوان کرد

نیست جز او کسی و دادم از اوست
ستم از او به او بیان نتوان کرد

سخن خلق بر زبان نتوان راند
آتشین لقمه در دهان نتوان کرد

خود چو کوهی و حیرتی دارم
کمر از مو ز مو میان نتوان کرد

قشر بی مغز کس ندیده به عالم
هیچ کس را به [به بد گمان] نتوان کرد

نفی خود کن گرت هوای وجود است
که ثبوتش بغیر آن نتوان کرد

زاهدا رخت خویش بند ز مسجد
هیچ سودی در این دکان نتوان کرد

دلبری دارم و چه چاره کنم
که به تدبیر، مهربان نتوان کرد

در جهان طرح عیش نیست سعیدا
بر هوا رسم خانمان نتوان کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.