۱۵۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹۱

خارخار دل کجا در دیدهٔ ما می خلد
خار ماهی کی به چشم موج دریا می خلد

دستگاه صنع را انگشت رد هم نیست، رو
خار چون از دست افتد باز در پا می خلد

بسکه یاران ملایم طبع سنگین طینتند
رشتهٔ گوهر به چشم سوزن ما می خلد

در دل مفلس نباشد آرزوی هیچ چیز
خارخار اکثر به جان اهل دنیا می خلد

از ملایم ظاهران زنهار در اندیشه باش
پنبه دارد نرمی و در چشم مینا می خلد

گفتگوی مدعی در بزم ما کردن خطاست
حرف بدگو هم سعیدا بد به دل ها می خلد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.