هوش مصنوعی: این شعر از عشق و اندوه مجنون به لیلی سخن می‌گوید و از ناله‌های عاشقانه و رنج‌های عشق نافرجام می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند سبزه، نیستان، و باده، احساسات عمیق و آتشین عشق را به تصویر می‌کشد. همچنین، اشاره‌ای به زیبایی ظاهری و تأثیر آن بر دل عاشق دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۹۵

سبزه ای جز آه کی از خاک مجنون می دمد
از نیستان محبت ناله بیرون می دمد

بسکه می نوشیده آن بدخو عرق از پیکرش
همچو رنگ باده از مینا به بیرون می دمد

در قریب دل هر افسونی که لیلی خوانده است
باز هر باری که می خواند به مجنون می دمد

خط رخسار تو بیجا نیست حسن ظاهرش
شعر ناموزون کجا از طبع موزون می دمد

در بهارستان طبعم سبزه ای بیگانه نیست
می تراشم هر چه آن جا غیر مضمون می دمد

دی سعیدا می شنید از ساکنان کوی یار
آه گرم کیست این هر شب به گردون می دمد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.