هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به زیبایی‌های معشوق و تأثیر آن بر بیننده می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند سروبالا، آیینه، و خط زلف، عشق و جذابیت معشوق را توصیف می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند خودشناسی، عرفان، و عبرت‌آموزی نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۳۰۸

هر که یاد قامت آن سروبالا می کند
بهر مطلع مصرع برجسته پیدا می کند

نیست در خاطر غباری از کسی آیینه ام
هر که می بیند مرا خود را تماشا می کند

نیست یک حاکم به ملک حسن، شهر طرفه ای است
خط اگر آزاد سازد زلف دعوا می کند

چون نگردم امت لعل لبش کان می پرست
گاه کار خضر و گه کار مسیحا می کند

دیدهٔ خودبین چو عکس افتاده در آیینه ها
هر که دارد چشم عبرت بین تماشا می کند

بی حجابش کس چسان بیند سعیدا دیده ام
از حیا در چشم مردم خویش را جا می کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.