هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از شمع به عنوان نماد عشق و فداکاری یاد میکند. شمع با سوختن خود، روشنایی میبخشد و در حالی که بر حال خود گریه میکند، به دیگران خنده میکند. عشق، فرد را از قید دو جهان آزاد میکند و در عین حال، او را بندهٔ خود میسازد. همچنین، متن به مفاهیمی مانند جود و بخشش، طاعت و زهد، و عشق زمینی و آسمانی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۱۱
رمزی است این که شمع فروزنده می کند
بر حال خویش گریه به ما خنده می کند
نازم به فکر شمع و صفای ضمیر او
روشن چراغ مردهٔ خود زنده می کند
آزاد می کند ز دو کونش نگاه عشق
آن را که در محبت خود بنده می کند
مانی تصوری [چو تو] خواهد کشد بدل
او را خیال عکس تو شرمنده می کند
در چشم جود، خرمن طاعت به نیم جو
زاهد چرا ذخیرهٔ آینده می کند
در دل هوای زلف، سعیدا گرفته جا
زان رو خیال های پراکنده می کند
بر حال خویش گریه به ما خنده می کند
نازم به فکر شمع و صفای ضمیر او
روشن چراغ مردهٔ خود زنده می کند
آزاد می کند ز دو کونش نگاه عشق
آن را که در محبت خود بنده می کند
مانی تصوری [چو تو] خواهد کشد بدل
او را خیال عکس تو شرمنده می کند
در چشم جود، خرمن طاعت به نیم جو
زاهد چرا ذخیرهٔ آینده می کند
در دل هوای زلف، سعیدا گرفته جا
زان رو خیال های پراکنده می کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.