هوش مصنوعی:
این متن شعری است که دربارهی مفاهیمی مانند غفلت، قناعت، لطف خداوند، نصیحت، و ارزش فقر و سادگی سخن میگوید. شاعر از خطرات غفلت و عجز میگوید و بر اهمیت لطف الهی و دوری از تکبر تأکید دارد. همچنین، به تأثیر دردناک نصیحت ناخواسته و ارزش زندگی ساده و بیآلایش اشاره میکند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی موجود در این شعر برای درک و تجزیهوتحلیل، به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود. همچنین، برخی از مضامین مانند قناعت و فقر ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابلدرک نباشد.
شمارهٔ ۳۱۸
هر آن صید کز دام غافل نشیند
گرفتار در دست قاتل نشیند
کریم از ره لطف برخیزد از جای
بر آن در که از عجز، سائل نشیند
بوده بادهٔ صاف و بی غش نصیبش
چو خم هر که در بزم کامل نشیند
نصیحت بود گرچه شیرین چو شکر
ولی بدتر از تیر در دل نشیند
پریشان شدم در میان و ندیدم
کسی کاو به جمعیت دل نشیند
سعیدا خوشا حال آن فقر و خواهش
که برخیزد از تخت و در گل نشیند
گرفتار در دست قاتل نشیند
کریم از ره لطف برخیزد از جای
بر آن در که از عجز، سائل نشیند
بوده بادهٔ صاف و بی غش نصیبش
چو خم هر که در بزم کامل نشیند
نصیحت بود گرچه شیرین چو شکر
ولی بدتر از تیر در دل نشیند
پریشان شدم در میان و ندیدم
کسی کاو به جمعیت دل نشیند
سعیدا خوشا حال آن فقر و خواهش
که برخیزد از تخت و در گل نشیند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.