هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق و دلبستگی شاعر به معشوق سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند گیسوی معشوق، رخسار او و بوی گل، احساسات عمیق خود را بیان میکند. او از روزهایی یاد میکند که دل در گرو عشق معشوق داشت و از غم و شادی این عشق میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل زیباییهای ادبی این شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۲۰
ای خوش آن روز که دل در خم گیسوی تو بود
در غم روی تو آشفته تر از موی تو بود
دل به هر تار سر زلف تو می زد چنگی
چه کند شاهد عادل به میان روی تو بود
آن که آتش به جهان در زد و عالم را سوخت
گفتگوی رخ زیبای تو و خوی تو بود
بوی کردم گل و از کار شدم صبحدمی
ظاهراً در نفس باد صبا بوی تو بود
کی نظر جانب آهوی حرم تیز کند
هر که یک روز هواخواه سگ گوی تو بود؟
یاد آن روز که سودای سر زلف تو داشت
دل آشفته سعیدا گل شب بوی تو بود
در غم روی تو آشفته تر از موی تو بود
دل به هر تار سر زلف تو می زد چنگی
چه کند شاهد عادل به میان روی تو بود
آن که آتش به جهان در زد و عالم را سوخت
گفتگوی رخ زیبای تو و خوی تو بود
بوی کردم گل و از کار شدم صبحدمی
ظاهراً در نفس باد صبا بوی تو بود
کی نظر جانب آهوی حرم تیز کند
هر که یک روز هواخواه سگ گوی تو بود؟
یاد آن روز که سودای سر زلف تو داشت
دل آشفته سعیدا گل شب بوی تو بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.