۱۶۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳۱

دلم را همنشین یاری جهان گردیده می باید
رفیق نوح ای جان، مرد طوفان دیده می باید

به خال و خط و ابرو کی توان بردن مرا از جا
که در تاراج دل، چشم نگه دزدیده می باید

به جانان خوش نباشد نامه را خالی فرستادن
در این مکتوب با خط، جان و دل پیچیده می باید

به آن بالا نظر کردن به آن مه روبرو گشتن
بلاها دیده می باید ستم وزیده می باید

سعیدا کار خامان نیست در آتش وطن کردن
که عاشق چون سپند از دانه ها برچیده می باید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.