۱۶۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۴۵

همین نه نرگس تنها گشاده چشم سفید
که در فراق تو شد جام باده، چشم سفید

به گوش نرگس از اخلاص یاسمن می گفت
که نور می برد از روی ساده چشم سفید

زمان زمان رود از خود به سیر گل نرگس
عصا گرفته و بر کف نهاده چشم سفید

از این چمن دل نرگس از آن جهت برخاست
که هیچ مادر مشفق نزاده چشم سفید

ز هجر یار سعیدا مگو که چون یعقوب
هزار یوسف مصری فتاده چشم سفید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.