۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸۴

سبزهٔ خط گو دمید آشفته چون سنبل مباش
بیش از این در قید زلف و پیچش کاکل مباش

از هزاران بی وفا عاشق چه حاصل عشق را
باغ باید سبز گو تعریف گر بلبل مباش

تیغ همت تیز می باید که در قتل عدو
ذوالفقار مرتضی کافی است گو دلدل مباش

سعی کن جزء وجود خویش را بر هم بزن
این قدر ای مرد خودبین در تلاش کل مباش

خارخار آن گل رخسار هم در دل بس است
در بهاران گو سعیدا دامن پرگل مباش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.