هوش مصنوعی: این شعر در مدح و ستایش شخصی به نام فیض است و به زیبایی‌های ظاهری و معنوی او مانند قامت، لب، خال و خط، سروقامتی، چشم و نگاهش اشاره می‌کند. همچنین از عشق و شیفتگی شاعر نسبت به فیض سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند سلام، بهشت، صبح و شام بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی نیاز به درک ادبی نسبتاً بالایی دارد.

شمارهٔ ۴۰۷

یا من فتح باسمک باب السلام فیض
انت السلام دارک دارالسلام فیض

در مدح قامت تو و لعل لب تو بود
هر جا رسیده است به گوشم کلام فیض

صیدی که شد اسیر تو فیض است قسمتش
خال و خط تو دانهٔ فیض است و دام فیض

سرو بهشت و پیکر فیض است قامتش
چشم و نگاه، بادهٔ فیض است و جام فیض

بالم ز ذوق چاک زنم خرقه همچو گل
هر گه صبا ز کوی تو آرد پیام فیض

قد تو عمر خضر و خرامت روان پاک
روی تو صبح صادق و زلف تو شام فیض

من واله ام تو را و تو حیران خویشتن
من مست چشم و چشم تو مست مدام فیض

افتد به پای من گل اگر بو نمی کنم
در گلشنی که نیست سعیدا دوام فیض
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.