هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ است که در آن شاعر به زیبایی معشوق، درد عشق، و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. او از غم‌ها، دل‌تنگی‌ها و جذبه‌های عشق سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند صبر، عرفان و تسلیم در برابر عشق الهی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.

شمارهٔ ۴۳۴

منتظر جمال او انس و اجنه و ملک
آینه دار طلعتش هفت زمین و نه فلک

جوهر دل نهان بود تا نرسی به عاشقی
قلب تو کی روا شود تا نزنی بر این محک

آن الم از دلم نشد نیم دمک برون که او
بر سر کشتهٔ عدو رفت و نشست یک دمک

چون ز حوالی دلم خون نرود به هر طرف
خنجر غمزه های او زخم زده است رگ به رک

خال تو را به چشم خود جای دهم چو مردمک
گر تو قبول می کنی یک نظر ای پسر عمک

جا کرده همچو جان غم جانانه رگ به رگ
الماس ریزه سوده و بر جان زده نمک

هر دم چه می زنی ز ندامت دو کف به هم
گر می زنی به دیدهٔ غمدیده زن نمک

بر صفحه غیر وصف یکی بیشتر نبود
اوراق این کتاب چو دیدیم یک به یک

ای دل چه می روی ز پی دل که در جهان
بر این گریز پا نرسیده کسی به تک

من کیستم که عشق نورزم به روی او
جا کرده است مهر رخش در دل ملک

در فکر آن دهان و ز تعبیر آن کمر
افتاده ایم ما به میان یقین و شک

از کس گره به جبهه سعیدا نمی زنیم
این نقشه را ز صفحهٔ دل کرده ایم حک
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.