هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و رنج عشق و دل‌سوختگی می‌گوید. او از دود دل به عنوان نمادی از آه و اشک و سوزش درونی یاد می‌کند و احساسات خود را با تصاویری مانند طاق روان، شعله، آسمان شکسته، سرو باغ سینه، و لاله بیان می‌کند. شاعر تأکید می‌کند که عشق و آه عشاق هرگز زیانی ندارد و یاران از حال او بی‌خبرند. در نهایت، او از داغ نهانی و زخم‌های پنهان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۴۲

بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل
گردون مثال طاق روانی ز دود دل

پرهیز کز حقیقت خود کرده ام روان
مانند شعله روح روانی ز دود دل

با صد هزار تعبیه اش نقش بسته ام
چون آسمان شکسته کمانی ز دود دل

تا در هوای قامت او سوخت سرکشید
در باغ سینه سرو روانی ز دود دل

دایم ز آه، سینهٔ عشاق روشن است
هرگز ندیده ایم زیانی ز دود دل

هرگز نسوخت خاطر یاران به حال ما
کردیم بی حساب بیانی ز دود دل

داریم همچو لاله سعیدا در این چمن
از چشم زخم داغ نهانی ز دود دل
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.