هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و ملامت‌هایی که متحمل می‌شود سخن می‌گوید. او با وجود تحمل بار سنگین محبت و ملامت، خود را همچون منصور حلاج می‌داند که بر دار ملامت است. همچنین اشاره می‌کند که در این دنیا سلامت روحی و مالی وجود ندارد و او مجبور است در تنهایی و انزوا ملامت را تحمل کند. در نهایت، شاعر به تفاوت میان خود و دیگران اشاره می‌کند که چگونه دیگران به ظاهر متدین هستند، اما او در باطن رنج می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اشاره به رنج‌های روحی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند «منصور و بر دار» نیاز به آشنایی با پیشینه‌ی ادبی و عرفانی دارد.

شمارهٔ ۴۸۴

منت اغیار و آزار ملامت می کشم
می کشم باری اگر بار ملامت می کشم

هر چه آید بر سرم سنگ محبت را به دوش
می شوم منصور و بر دار ملامت می کشم

نیست جز مفلس سلامت رو در این یک کوچه راه
تا بود در جیب دینار ملامت می کشم

تا سلامت بگذرم از دیدهٔ نامحرمان
خویش را در چار دیوار ملامت می کشم

نیست در تن جای یک ناخن سلامت ای رقیب
سنگ بر سر پای بر خار ملامت می کشم

غیر می داند سعیدا سبحه دارد در بغل
من به زیر دلق، زنار ملامت می کشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.