هوش مصنوعی: این متن با استفاده از تمثیل‌ها و استعاره‌های مختلف، به انتقاد از رفتارهای نادرست و نابخردی انسان‌ها می‌پردازد. شاعر از گرگ و مار به عنوان نمادهای رفتارهای بد یاد می‌کند و تأکید می‌کند که انسان‌ها با وجود داشتن بینایی و هشیاری، اغلب غافل و بی‌بصیرت هستند. او همچنین به بی‌ثباتی دنیا و گذرا بودن زندگی اشاره می‌کند و از انسان‌ها می‌خواهد که از رفتارهای نادرست دوری کنند و به عقل و خرد روی آورند.
رده سنی: 15+ این متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷

گردون نرهد ز تند رفتاری
گیتی ننهد ز سر سیه‌کاری

از گرگ چه آمدست جز گرگی
وز مار چه خاستست جز ماری

بس بی بصری، اگر چه بینائی
بس بیخبری، اگر چه هشیاری

تو غافلی و سپهر گردان را
فارغ ز فسون و فتنه پنداری

تو گندم آسیای گردونی
گر یک من و گر هزار خرواری

معماری عقل چون نپذرفتی
در ملک تو جهل کرد معماری

سوداگر در شاهوارستی
خر مهره چرا کنی خریداری

زنهار، مخواه از جهان زنهار
کاین سفله به کس نداد زنهاری

پرگار زمانه بر تو می گردد
چون نقطه تو در حصار پرگاری

یکچند شوی به خواب چون مستان
ناگه برسد زمان بیداری

آید گه در گذشتنت ناچار
خود بگذری، آنچه هست بگذاری

رفتند به چابکی سبکباران
زین مرحله، ای خوشا سبکباری

کردار بد تو گشت زنگارش
آیینه ی دل نبود زنگاری

از لقمهٔ تن بکاه تا روزی
بر آتش آز دیگ مگذاری

بشناس زیان ز سود، تا وقتی
سرمایه به دست دزد نسپاری
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.