هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان دیدگاه فلسفی و عرفانی خود درباره خودشناسی و تقدیر می‌پردازد. او معتقد است که هر آنچه در زندگی می‌بیند، بازتابی از طالع و سرنوشت خودش است و خود را تابع خویشتن می‌داند. همچنین، او از کشمکش با هستی موهوم و محدودیت‌های خود سخن می‌گوید، اما با وجود پریشانی، خود را در همه‌جا حاضر و جامع می‌بیند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۹۷

نفع، آن است که من نافع خود می بینم
صنعت آن است که من صانع خود می بینم

زلف یا بخت سیه یا مه تابان یا مهر
هر چه رو می دهد از طالع خود می بینم

چون توانم که دگر پیشرو کس باشم
من که خود را تبع تابع خود می بینم

کشت این هستی موهومه که از دیدن باز
خویش را در همه جا مانع خود می بینم

با وجودی که پریشان نظرم می گویند
چون سعیدا همه جا جامع خود می بینم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.