۱۳۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۷

نفع، آن است که من نافع خود می بینم
صنعت آن است که من صانع خود می بینم

زلف یا بخت سیه یا مه تابان یا مهر
هر چه رو می دهد از طالع خود می بینم

چون توانم که دگر پیشرو کس باشم
من که خود را تبع تابع خود می بینم

کشت این هستی موهومه که از دیدن باز
خویش را در همه جا مانع خود می بینم

با وجودی که پریشان نظرم می گویند
چون سعیدا همه جا جامع خود می بینم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.