هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر عاشقانه بیان میکند که حتی اگر از محل عشق خود دور شود، باز هم تحت تأثیر جذبههای معشوق قرار دارد و حاضر نیست از حریم او خارج شود. او به شدت دلبسته و فداکار است و حتی حاضر است مانند لاله به خون خود بنشیند، اما از حریم معشوق دور نشود. در نهایت، شاعر تأکید میکند که در حضور معشوق، همهچیز حتی هویت خود را فراموش میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیدهای مانند «لاله به خون جگر» و «سرو خودآرا» ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، این شعر نیاز به درک ادبیات کلاسیک و ظرافتهای زبانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر پرورش مییابد.
شمارهٔ ۴۹۹
من ز جا از سخن جنت مأوا نروم
از سر کوی بتان گر روم از جا نروم
جلوه اش بیشتر از رفتن من برد از جا
خود به خود از پی آن سرو خودآرا نروم
لاله ام لاله به خون جگر خود سازم
همچو ساغر پی دریوزهٔ مینا نروم
چون روم بر در او بگذرم از نام و نشان
ز آن روم از خود و همراه سعیدا نروم
از سر کوی بتان گر روم از جا نروم
جلوه اش بیشتر از رفتن من برد از جا
خود به خود از پی آن سرو خودآرا نروم
لاله ام لاله به خون جگر خود سازم
همچو ساغر پی دریوزهٔ مینا نروم
چون روم بر در او بگذرم از نام و نشان
ز آن روم از خود و همراه سعیدا نروم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.