هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از ناسپاسی و بیتوجهی انسانها نسبت به نعمتها و دوستان وفادار شکایت میکند. او اشاره میکند که درگیر حوادث زندگی شدهاند و به جای توجه به حقایق، درگیر تفکرات بیهوده هستند. همچنین، از بیوفایی و عدم درک صحیح از زندگی گله میکند و خود را درگیر ظواهر و قیاسهای بیجا میبینند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آنها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از واژگان و استعارههای به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۵۰۳
نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ایم
شکر از یاران همین ما خودشناس افتاده ایم
خامهٔ ما در ره سیل حوادث گشته راست
ما چرا بیهوده در فکر اساس افتاده ایم
پای در بحر سماع ننهاده برگردیده ایم
چشم را پوشیده در چاه قیاس افتاده ایم
عمرها شد روی مهر از ماهرویان رو نداد
ما از این آیینه ها چون انعکاس افتاده ایم
بی وقوفی های گردون شد ز ما ظاهر به خلق
بخیهٔ بیجا سعیدا بر لباس افتاده ایم
شکر از یاران همین ما خودشناس افتاده ایم
خامهٔ ما در ره سیل حوادث گشته راست
ما چرا بیهوده در فکر اساس افتاده ایم
پای در بحر سماع ننهاده برگردیده ایم
چشم را پوشیده در چاه قیاس افتاده ایم
عمرها شد روی مهر از ماهرویان رو نداد
ما از این آیینه ها چون انعکاس افتاده ایم
بی وقوفی های گردون شد ز ما ظاهر به خلق
بخیهٔ بیجا سعیدا بر لباس افتاده ایم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.