هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا یا یکی از شاعران صوفی‌مسلک است که به موضوعاتی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، عشق الهی، فروتنی و بی‌نیازی از قدرت و ثروت می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که به دنبال نام و نان نیست و با وجود فقر ظاهری، ثروت معنوی دارد. همچنین از درد فراق و اشتیاق به معشوق الهی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۵۰۸

خرقه پوشانیم ما در قید عالم نیستیم
همچو شاهان جهان منت کشی هم نیستیم

انس با دشمن چو شد دوری از او دل می گزد
می شویم آشفته آن روزی که بی غم نیستیم

جام زرین گو نباشد کاسهٔ گل بهتر است
پادشاه عالم آبیم ما جم نیستیم

خاکساری های ما تسخیر عالم کرده است
چون سلیمان در تلاش دیو [و] خاتم نیستیم

می رود از دیده خون روزی که با دلدار خویش
چون دو چشم پاک بین سر بر سر هم نیستیم

دلو را در چاه کردن جستجوی یوسف است
ورنه ما لب تشنهٔ حیوان و زمزم نیستیم

جنس را با جنس الفت هاست از روز ازل
نیست آدم در جهان یا آن که آدم نیستیم

گریه را ظاهر نمی سازیم در گلزار عشق
ما حریف شوخ چشمی های شبنم نیستیم

دم زدن بیجاست از هستی سعیدا زان که ما
چون حبابی یک دمی هستیم و یک دم نیستیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.