۱۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۱۲

ما به کوی یار نالان می رویم
سوی آن سلطان خوبان می رویم

هر که را جمعیتی بینی ز ماست
گرچه حیران و پریشان می رویم

ابتدا و انتهای ما یکی است
آمده عریان و عریان می رویم

جنبش ما از خم چوگان اوست
گرچه سرگردان و غلطان می رویم

دلبر ما از دل ما دور نیست
گر به زاهد گر به رهبان می رویم

ایستادن نیست ممکن در جهان
پازنان سر در گریبان می رویم

این قیام و قعدهٔ عشاق توست
آن که ما افتان و خیزان می رویم

یأس، شاطر لشکر غم در قفا
در میان ما طرفه شادان می رویم

هر دو جانب را سعیدا دوستیم
گه به موسی گه به هامان می رویم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.