هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناتوانی خود در بیان احساساتش در برابر معشوق دانا و بلندمرتبه سخن میگوید. او از عشق بیپاسخ، تشنگی دل برای وصال، و رازداریهایش میگوید و در نهایت به فاش شدن اسرارش توسط معشوق اشاره میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاطفی و عاشقانه پیچیده است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و مناسب مخاطبان نوجوان و بزرگسال است.
شمارهٔ ۵۱۳
منم نادان تو دانایی چه گویم
ز حال دل که بینایی چه گویم
ز دست نارسا و بخت کوتاه
به پیشت سرو بالایی چه گویم
دلم را جستجویت تشنه تر کرد
سحاب لطف و دریایی چه گویم
تو را می خوانم و جان می کنم صرف
اگر خود بی طلب آیی چه گویم
از آن لب شکوه ها دارم نهانی
برآید گر تمنایی چه گویم
شکایت های چشم می پرستت
به خود هرگز نمی آیی چه گویم
تو کردی در جهان اسرار ما فاش
سعیدایی سعیدایی چه گویم
ز حال دل که بینایی چه گویم
ز دست نارسا و بخت کوتاه
به پیشت سرو بالایی چه گویم
دلم را جستجویت تشنه تر کرد
سحاب لطف و دریایی چه گویم
تو را می خوانم و جان می کنم صرف
اگر خود بی طلب آیی چه گویم
از آن لب شکوه ها دارم نهانی
برآید گر تمنایی چه گویم
شکایت های چشم می پرستت
به خود هرگز نمی آیی چه گویم
تو کردی در جهان اسرار ما فاش
سعیدایی سعیدایی چه گویم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.