هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از مهر یار و درد بی‌چارگی می‌سراید و از ناتوانی در برابر قهر و قدرت معشوق شکوه می‌کند. اشک و باران به عنوان نمادهای نرم‌کننده‌ی دل‌های سخت به کار رفته‌اند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و بی‌چارگی نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.

شمارهٔ ۵۵۶

آفتاب از آتش مهر تو اخگر پاره ای
آسمان، طفل مسیحای تو را گهواره ای

چون توان سیر گلی کردن که از نازک دلی
نیستش از چشم نرگس طاقت نظاره ای

می توانم گفت در میدان ما صاحب دمی
گر توانی کرد یک دم چارهٔ بیچاره ای

چند باشم همچو بلبل بی نوا در این چمن
یا چو گل در قید گلشن با دل صد پاره ای؟

اشک من هم می تواند یک دلی را نرم کرد
گر کند باران نیسان سبز سنگ خاره ای

یار بی رحم است و قادر هر چه می خواهد می کند
نیست جز بیچارگی اینجا سعیدا چاره ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.