هوش مصنوعی: این شعر از مولانا بیانگر دوگانگی‌های وجودی و عشق است. شاعر از تناقضات زندگی، عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید و به مخاطب هشدار می‌دهد که در این جهان فانی، تنها نیکی را پیشه کند. همچنین، از حیرانی در برابر جمال معشوق و پیچیدگی‌های عشق صحبت می‌کند و در پایان، توصیه می‌کند که دل را به دنیا وابسته نکنیم تا از پشیمانی در امان بمانیم.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و دوگانگی‌های وجودی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۷۲

گهی معشوق و گه عاشق گهی جسمی و گه جانی
شوم قربانت ای بدخو که هم اینی و هم آنی

بجز نیکی مکن زینهار در عالم دگر کاری
که روزی چند در این خانهٔ ویرانه مهمانی

چسان فردا توانی دید خورشید جمالش را
که چون نرگس به روی گلرخان امروز حیرانی

گره شد در خم زلفش زبان شانه از گفتن
که را دستی که گوید حرف با جمع پریشانی؟

در این ره زینهار ای دل تعلق کمترک بهتر
سعیدا رخت هستی باشدت بار پشیمانی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.