هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و وصف زیباییهای طبیعت با استعارههای عاشقانه است. شاعر از عشق و درد فراق میگوید و خود را فدای معشوق میکند. همچنین، از عناصر طبیعت مانند گل، لاله و ذره برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی استفاده میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی استعارهها و اصطلاحات قدیمی ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.
شمارهٔ ۵۷۴
میزان عدالت بودی دی زلف سمن سایی
دیدیم قیامت را دیروز ز بالایی
چون خسته شود خاطر بوسم لب معشوقی
چون درد سرم آید سایم به کف پایی
سنگ ره وصلش را چون سرمه بسی سودم
هر آبله در پایم شد دیدهٔ بینایی
قربان تو می گردم تا هست مرا جانی
من ذره تو خورشیدی من بنده تو مولایی
هر لاله در این صحرا داغی است ز مجنونی
هر گل خبری دارد از عارض لیلایی
هر ذره در این عالم از پرتو خورشیدی است
هر قطره که می بینی آبی است ز دریایی
در ذیل نکونامان بسیار چو بسطامی است
در دفتر بدنامان کو مثل سعیدایی؟
دیدیم قیامت را دیروز ز بالایی
چون خسته شود خاطر بوسم لب معشوقی
چون درد سرم آید سایم به کف پایی
سنگ ره وصلش را چون سرمه بسی سودم
هر آبله در پایم شد دیدهٔ بینایی
قربان تو می گردم تا هست مرا جانی
من ذره تو خورشیدی من بنده تو مولایی
هر لاله در این صحرا داغی است ز مجنونی
هر گل خبری دارد از عارض لیلایی
هر ذره در این عالم از پرتو خورشیدی است
هر قطره که می بینی آبی است ز دریایی
در ذیل نکونامان بسیار چو بسطامی است
در دفتر بدنامان کو مثل سعیدایی؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.