هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و معنوی است که به موضوعاتی مانند وحدت، عشق الهی، مستی معنوی، تقوا، ایمان و دوری از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از ساقی و باده‌ی وحدت سخن می‌گوید و به دنبال رسیدن به حالتی از بی‌خودی و اتحاد با معشوق حقیقی است. همچنین، اشاره‌هایی به داستان‌های عرفانی مانند پیر صنعان دارد و مخاطب را به ترک تعلقات و حرکت به سوی حقیقت دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌ها ممکن است نیاز به دانش قبلی از ادبیات عرفانی داشته باشند.

شمارهٔ ۲۸

دمادم می دهد ساقی لبالب ساغر جان را
مگر یکدم برقص آرد سبک روحان عرفانرا

مرا سامان هشیاری نخواهد بود، حمدالله
که مست باده وحدت نه سر داند،نه سامانرا

رقیب ما مسلمانان شد،بنو،اما نمی داند
بدین باور نمی دارند قول نامسلمانرا

اگر خواهی براندازی ز عالم شیوه تقوی
برقص آ و برافشان طره زلف پریشانرا

چه محرومی و مهجوری؟که از راه یقین دوری
ز روباهی نمی دانی کمال شیر مردانرا

خوشست این باغ واین بستان،خوشست این گنبد رخشان
خوشست این تن،خوشست این جان،چگویم جان جانانرا؟

بیار، ای ساقی مهوش، بیار آن جام پر آتش
ز رویت شعشانی کن سجنجل های ایمانرا

درآ در وادی ایمن، مترس از حیله دشمن
ز فرعونان چه غم باشد دل موسی عمرانرا؟

از آن مشهور شد شیطان بلعنت های جاویدان
که خالی دید از مردان حق میدان سلطانرا

نه خاقان بینی و قیصر، نه فغفور و نه اسکندر
بغربال از ببیزی خاک ایران را و تورانرا

مگو: نقل متین دارم، مگو: عقل امین دارم
یقین دان مردم دانا نباشد سخره شیطانرا

تو ترسا شو، اگر خواهی که نفست رو بدین دارد
مگر نشنیده ای هرگز حدیث پیر صنعانرا؟

مگو: من از مرید خاص آن سلطان بسطانم
چو طیفوزی نمی یابی، طلب کن شاه خرقانرا

همه اروح مکتوبند از آن عالم بدین عالم
تو مکتوب خداوندی، طلب کن سر عنوانرا

ز قاسم بشنو، ای مقبل، برآور پای خود از گل
درین وادی مکن منزل، ببین این موج و طوفانرا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.