هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و روحانی است که از ظهور عیسی و بهار به عنوان نمادهای رستاخیز و تجدید حیات استفاده میکند. شاعر با اشاره به مفاهیمی مانند شادی، رهایی از غم، و یقین، احساس امید و نشاط را بیان میکند. همچنین، تأکید بر نور، گنجهای معنوی، و رهایی از تاریکی غفلت از مضامین اصلی این شعر است.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، درک مضامین روحانی و فلسفی معمولاً به بلوغ فکری بیشتری نیاز دارد.
شمارهٔ ۴۴۸
عیسی بظهور آمد، من مرده چرا باشم؟
ایام بهار آمد، پژمرده چرا باشم؟
چون آتش آن هادی در تافت درین وادی
در رقصم و در شادی افسرده چرا باشم؟
آن محرم درویشان و آن مرهم دلریشان
آمد بدوای جان، آزرده چرا باشم؟
زد خیمه ببستانها، هر جا گل و ریحانها
من لاله سیرابم، در پرده چرا باشم؟
صد سر نهان دارم، صد گنج عیان دارم
با این همه مال و زر، بی خرده چرا باشم؟
دل آمد و دین آمد و آن بحر یقین آمد
اندر حجب غفلت پرورده چرا باشم؟
قاسم، دل و دین دارم و آن نور مبین دارم
اندر حجب ظلمت دل مرده چرا باشم؟
ایام بهار آمد، پژمرده چرا باشم؟
چون آتش آن هادی در تافت درین وادی
در رقصم و در شادی افسرده چرا باشم؟
آن محرم درویشان و آن مرهم دلریشان
آمد بدوای جان، آزرده چرا باشم؟
زد خیمه ببستانها، هر جا گل و ریحانها
من لاله سیرابم، در پرده چرا باشم؟
صد سر نهان دارم، صد گنج عیان دارم
با این همه مال و زر، بی خرده چرا باشم؟
دل آمد و دین آمد و آن بحر یقین آمد
اندر حجب غفلت پرورده چرا باشم؟
قاسم، دل و دین دارم و آن نور مبین دارم
اندر حجب ظلمت دل مرده چرا باشم؟
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.