هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق یا ذات الهی است. شاعر از عشق بینظیر، حیرت در برابر معشوق، و میل به وصال سخن میگوید. همچنین، مفاهیمی مانند فنا در معشوق، جاودانگی، و بیزبان شدن در توصیف عشق مطرح شدهاند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و استعارههای بهکاررفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۶۴۹
بتو جان کجا برد پی؟ که تو شاه بی نشانی
ز تو دل کجا گریزد؟که تو معدن امانی
بهمین خوشست جانم که سگ در تو باشم
چه کنم؟ چه چاره سازم؟ اگرم ز در برانی
بثنای تو زبانم نرسید و گنگ گشتم
پس ازین مگر بگویم بزبان بی زبانی
بچه نسبتت کند جان؟ که شدست در تو حیران
بتو هیچ کس نماند، تو بهیچ کس نمانی
بگشا رگ سبل را، بنما بما ازل را
بعدم فرست اجل را، که حیات جاودانی
شب وصلت حبیبان چه محل این رقیبان؟
بمیان جنت، ای جان، چه غمست از زیانی؟
قدح شراب در ده، که بروزگار پیری
هوسست قاسمی را دو سه هفته ای جوانی
ز تو دل کجا گریزد؟که تو معدن امانی
بهمین خوشست جانم که سگ در تو باشم
چه کنم؟ چه چاره سازم؟ اگرم ز در برانی
بثنای تو زبانم نرسید و گنگ گشتم
پس ازین مگر بگویم بزبان بی زبانی
بچه نسبتت کند جان؟ که شدست در تو حیران
بتو هیچ کس نماند، تو بهیچ کس نمانی
بگشا رگ سبل را، بنما بما ازل را
بعدم فرست اجل را، که حیات جاودانی
شب وصلت حبیبان چه محل این رقیبان؟
بمیان جنت، ای جان، چه غمست از زیانی؟
قدح شراب در ده، که بروزگار پیری
هوسست قاسمی را دو سه هفته ای جوانی
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.