هوش مصنوعی: این شعر از عشق و جنون ناشی از آن سخن می‌گوید و توصیه می‌کند که برای رسیدن به وصال یار، باید از خودگذشتگی کرد و در راه عشق قدم گذاشت. همچنین، اشاره‌ای به آزمون‌های زندگی و هدایت پیر مغان دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مضامین نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

شمارهٔ ۶۷۲

بسیار طالبی، که مگر ذو فنون شوی
همراه عشق شو، که جنون در جنون شوی

در کوی عشق یار، که دارالامان ماست
با سر اگر درآمده ای سرنگون شوی

بی لطف یار ما بوصالش مجال نیست
گر کوه آتش آمدی، ار بحر خون شوی

تو مرغ نارسیده و ناآزموده ای
وقت آمد، ای عزیز، که دست آزمون شوی

پیر مغان، که رهبر راه حقیقتی
ما را مگر بوصل خدا رهنمون شوی

گر بایدت بوصل دلارام در رسی
شاید که همچو کوه احد بیستون شوی

قاسم، سخن ز غیر نگویی و نشنوی
همراز عشق باش که نورالعیون شوی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.