۲۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷۹

شور دل پیشتر از دل به جهان آمده است
عید در اول ماه رمضان آمده است

گل آیینه توان چید ز گلزار سخن
راز پنهان که از دل به زبان آمده است

می دهد میوه نهالی که گلی می آرد
ورعی هست که مستی به میان آمده است

چه عجب روزم اگر محشر خورشید شود
شبم از پرتو دل صبح نشان آمده است

عید اگر بلبل هر صبح نگردد چه کند
روزه می گیری و مشرب به فغان آمده است

بسته گلدسته خورشید به صد رنگ دلم
چه بسامان ز تماشای نهان آمده است

کرده انگور به خم الفت و می گشته اسیر
پیر اگر رفته به میخانه جوان آمده است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.