هوش مصنوعی: این متن به بیان مشکلات و گره‌های زندگی می‌پردازد که گشودن آن‌ها دشوار است. شاعر از سختی‌های راه و مشکلاتی که در مسیر زندگی با آن‌ها مواجه می‌شود سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که بسیاری از مردم از درک این مشکلات غافل هستند. همچنین، به موضوع عشق و عرفان نیز اشاره شده است، جایی که شاعر از عشق الهی و سختی‌های مسیر عرفانی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۸

این گره کز تو بر دل افتادست
کی گشاید که مشکل افتادست

ناگشاده هنوز یک گرهم
صد گره نیز حاصل افتادست

چون نهد گام آنکه هر روزیش
سیصد و شصت منزل افتادست

چون رود راه آنکه هر میلش
ینزل‌الله مقابل افتادست

چونکه از خوف این چنین شب و روز
عرش را رخت در گل افتادست

من که باشم که دم زنم آنجا
ور زنم زهر قاتل افتادست

هست دیوانه‌ای علی الاطلاق
هر که زین قصه غافل افتادست

عقل چبود که صد جهان آتش
نقد در جان و در دل افتادست

فلک آبستن است این سر را
زان بدین سیر مایل افتادست

همچو آبستنان نقط بر روی
می‌رود گرچه حامل افتادست

نیست آگاه کسی ازین سر ازانک
بیشتر خلق غافل افتادست

قعر دریا چگونه داند باز
آن کسی کو به ساحل افتادست

گر رجوعی کند سوی قعرش
گوهری سخت قابل افتادست

ور کند حبس ساحلش محبوس
در مضیق مشاغل افتادست

هست در معرض بسی گرداب
هر که را این مسایل افتادست

خاک آنم که او درین دریا
ترک جان گفته کامل افتادست

هر که صد بحر یافت بس تنها
قطره‌ای خرد مدخل افتادست

جان عطار را درین دریا
نفس تاریک حایل افتادست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.