هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد دل و رنج عشق نافرجام می‌گوید. او از بی‌پناهی و درماندگی خود در فراق یار سخن می‌گوید و ابراز می‌کند که حتی در آتش هجران، حاضر به ترک معشوق نیست. شاعر با تصاویر شاعرانه‌ای مانند "خوناب دل و دیده" و "در پای تو افتاده چو خاک" عمق عشق و ایثار خود را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۵ - در فراق

درمان دل خسته ندانم ز که جویم
یا حال پریشانی خاطر به که گویم

خود با که توان گفت که در آتش هجران
خوناب دل و دیده چه آورد به رویم

تا سر بودم بر سر زانو نهم از غم
تا جان بودم در طلب وصل بپویم

ترک سر و زر گویم و روی از تو نتابم
رخسار به خون شویم و دست از تو نشویم

تا بر سر من بگذری از ناز و تکبر
در پای تو افتاده چو خاک سر کویم

ای دوست! چه گویم من بیچاره ی مسکین
کز زلف چو چوگان تو سرگشته چو گویم

گر زآنکه به تیغ تو شوم کشته چو حیدر
من ترک تو ای ترک پری چهره ی نگویم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴ - و له ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶ - و له ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.