هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر دلبستگی و عشق شدید شاعر به معشوق است. شاعر از دل و جان خود میخواهد که در راه عشق و بندگی معشوق ثابت قدم بماند، حتی اگر با سختیها و ناملایمات روبرو شود. او خواهان وصال معشوق و مستی از عشق اوست و آرزو میکند که عشق همچون حیدر (علی) حاکم جانش شود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۳۶ - و له ایضا
ای دل! به جهان معتکف کوی فلان باش
در بندگی حضرت او بسته میان باش
تا نور رخ آن مه بی مهر ببینی
ای چشم ستم دیده! همیشه نگران باش
گر سنگ زند یار و گرت تنگ کند دل
رو در بر آن سنگ دل تنگ دهان باش
تا دیده ی بی دیده نبیند رخ خوبت
رو همچو من از دیده ی بی دیده نهان باش
ای جان! بربودی دل و رفتی و نشستی
لطفی کن و برخیز و بیا در پی جان باش
تا مست لب لعل شکربار تو باشم
از لعل خودم باده بده، گو رمضان باش
تا عشق شود حاکم جان تو چو حیدر
از جان به جهان عاشق آن جان و جهان باش
در بندگی حضرت او بسته میان باش
تا نور رخ آن مه بی مهر ببینی
ای چشم ستم دیده! همیشه نگران باش
گر سنگ زند یار و گرت تنگ کند دل
رو در بر آن سنگ دل تنگ دهان باش
تا دیده ی بی دیده نبیند رخ خوبت
رو همچو من از دیده ی بی دیده نهان باش
ای جان! بربودی دل و رفتی و نشستی
لطفی کن و برخیز و بیا در پی جان باش
تا مست لب لعل شکربار تو باشم
از لعل خودم باده بده، گو رمضان باش
تا عشق شود حاکم جان تو چو حیدر
از جان به جهان عاشق آن جان و جهان باش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵ - در فراق
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷ - و له ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.