هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و محبت به معشوق و تأثیر آن بر دل و جان سخن میگوید. شاعر از زیبایی و جذابیت یار خود و تأثیر عمیق آن بر وجودش میسراید. همچنین، اشارهای به مفاهیم معنوی مانند مستی عشق و مقایسهی معشوق با حور بهشتی دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات مانند 'مستی عشق' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۷ - و له ایضا
بر چهره ی او هر که زمانی نگران شد
مانند من از مهر رخش بی دل و جان شد
یارم به در مسجد نو بر لب جویی
آمد چو گل تازه و چون سرو روان شد
بر سینه زدم سنگ و دلم تنگ شد از غم
تا از برم آن سنگ دل تنگ دهان شد
در مجمع خوبان که به از حور بهشتند
دلدار من آن دارد و دل عاشق آن شد
تا مست شوی از لب معشوقه چو حیدر
می نوش که عید آمد و ماه رمضان شد
مانند من از مهر رخش بی دل و جان شد
یارم به در مسجد نو بر لب جویی
آمد چو گل تازه و چون سرو روان شد
بر سینه زدم سنگ و دلم تنگ شد از غم
تا از برم آن سنگ دل تنگ دهان شد
در مجمع خوبان که به از حور بهشتند
دلدار من آن دارد و دل عاشق آن شد
تا مست شوی از لب معشوقه چو حیدر
می نوش که عید آمد و ماه رمضان شد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶ - و له ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸ - بهاریات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.