هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی ذره‌ای از توجه معشوق برای او کافی است. شاعر از درد عشق و تنهایی می‌گوید و این که حتی ناتوانی در راه عشق نیز برایش ارزشمند است. او از عشق به عنوان یک نیروی قدرتمند یاد می‌کند که زندگی‌اش را تحت تأثیر قرار داده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و تنهایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۶۷

شمع رویت ختم زیبایی بس است
عالمی پروانه سودایی بس است

چشم بر روی تو دارم از جهان
گر سوی من چشم بگشایی بس است

گرچه رویت کس سر مویی ندید
گر سر موییم بنمایی بس است

من نمی‌دارم ز تو درمان طمع
درد بر دردم گر افزایی بس است

تا قیامت ذره‌ای اندوه تو
مونس جانم به تنهایی بس است

گر توانایی ندارم در رهت
زاد راهم ناتوانایی بس است

گر ز عشقت عافیت می‌پرسدم
عافیت چکنم که رسوایی بس است

دوش عشقش تاختن آورد و گفت
از توام ای رند هرجایی بس است

در قلندر چند قرائی کنی
نقد جان در باز قرائی بس است

هست زنار نفاقت چار کرد
گر مسلمانی ز ترسایی بس است

ختم کن اسرار گفتن ای فرید
چون بسی گفتی ز گویایی بس است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.