۱۵۹ بار خوانده شده

بخش ۶۸ - در بیان مذمت و نکوهش فلاسفه

آن یکی گردیده محو فلسفه
خویش را دانا شمرده از سفه

فکر او تحدید اطراف و جهات
کار او تشریح حیوان و نبات

از قدیم آمد جهان یا حادث است
آفریدش یا عبث یا عابثست

بیخبر لیکن ز احکام اله
می نداند جز نمازی گه گاه

صد دلیل آری پی تجرید نفس
نفس او لیکن به صد زنجیر حبس

طفره باطل می کند در آن و این
خود ولی از طفره ات از کار دین

سر خلق ک.. همی گوید درست
لیک نتواند که ک.. خویش شست

لیک می فهمد هیولای و صور
از هیولای خود اما بیخبر

نغز می گوید اشارات شفا
مبتلا لیکن به درد بی دوا

از نماز و روزه گر پرسند ازو
خنده آرد زیر لب چین بر برو

کان فلان این را برو از عامه پرس
نه ز من علامه فهامه پرس

اهل فضل و علم و دانش را بگو
از نماز و روزه و غسل و وضو

ای خیو بر روی علم و فضل تو
تیره صد مدرس بود از جهل تو

وهم و پنداری بهم آمیختی
شوری از چون و چرا آمیختی

نامش استدلال و برهان ساختی
مهره چیدی و قماری باختی

صد خطا زین گونه استدلالها
دیده ای در ماهها و سالها

برخلاف فهم تو قوم دگر
کرده استدلالها بیحد و مر

زینهمه واقع نباشد جز یکی
بلکه در آنهم بسی باشد شکی

پس چنین فهمی چرا باشد کمال
نام او کن وهم و تصویر و خیال

چون ندانی در پس دیوار چیست
یا کسی کو خانه را در کوفت کیست

یا تورا امشب چه می آید بسر
یا کجا باشد تورا فردا گذر

چون شدی آگه به حال لامکان
عالم ارواح و عقل قدسیان

چون به عقل خود شدی تا کوه قاف
چون زدی از فهم عقل روح لاف

از کجا آمد خبر برگو تورا
از فراز عرش تا تحت الثری

اسب ذهنت برحیا چون تاختی
از ازل را تا ابد چون یافتی

کی شمردی عقل را ای بوالفضول
این فضولیها چرا ای ذوالعقول
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۷ - حکایت آن شکم پرست پرخور که از قرآن کلوا و اشربوا را آموخته بود
گوهر بعدی:بخش ۶۹ - در بیان رفتن شیطان به در خانه ی فرعون
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.