هوش مصنوعی:
این متن عرفانی درباره عشق و رسیدن به معشوق است. شاعر تأکید میکند که برای رسیدن به معشوق، باید خود را ذرهای در راه عشق کرد و از خودگذشتگی نشان داد. همچنین، او اشاره میکند که تنها کسانی که در این راه غم و درد را تحمل کنند، شادی وصال را درک خواهند کرد. شاعر هشدار میدهد که ادعای عشق بدون تحمل سختیها بیمعناست و راه عشق پایانی ندارد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد و رنج در راه عشق ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۱۱۵
آفتاب رخ تو پنهان نیست
لیک هر دیده محرم آن نیست
هر که در عشق ذره ذره نشد
پیش خورشید پایکوبان نیست
ذره میشو هوای جانان را
که به جانان رسیدن آسان نیست
مرد جانان نهای مکن دعوی
زانکه نامرد مرد جانان نیست
شادی وصل تو کسی یابد
که دراین وادیش غم جان نیست
تا که دردی نیایدت پیدا
هرچه دیگر کنی تو درمان نیست
سر درین راه باز و پا در نه
زان که ره را امید پایان نیست
تن بزن چند گویی ای عطار
هر کسی مرد این بیابان نیست
لیک هر دیده محرم آن نیست
هر که در عشق ذره ذره نشد
پیش خورشید پایکوبان نیست
ذره میشو هوای جانان را
که به جانان رسیدن آسان نیست
مرد جانان نهای مکن دعوی
زانکه نامرد مرد جانان نیست
شادی وصل تو کسی یابد
که دراین وادیش غم جان نیست
تا که دردی نیایدت پیدا
هرچه دیگر کنی تو درمان نیست
سر درین راه باز و پا در نه
زان که ره را امید پایان نیست
تن بزن چند گویی ای عطار
هر کسی مرد این بیابان نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.