هوش مصنوعی: این متن عرفانی از مولوی یا شاعری دیگر از مکتب عرفان اسلامی است که داستان سلطانی را روایت می‌کند که فقر و راه عرفان را می‌پذیرد. او تاج و کفش را کنار می‌گذارد و پابرهنه راه می‌رود، نشان‌دهنده‌ی تواضع و رهایی از تعلقات دنیوی. در ادامه، با نوشیدن باده‌ی عشق الهی، خود و جهان را فراموش می‌کند و به وحدت وجود می‌رسد. متن همچنین به اهمیت ادب در برابر حقیقت و نادانی انسان‌های بی‌خبر از حضور الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفان اسلامی دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته (مانند 'باده‌ی وحدت') ممکن است برای سنین پایین‌تر نامفهوم یا نیاز به تفسیر داشته باشد.

بخش ۱۴۲ - رجوع به تتمه حکایت بشر حافی

چون قبولش کرد آن سلطان راد
افسر فقرش به تارک برنهاد

پا برهنه چون برآمد از سرای
با قدمها گفت کی فرخنده پای

موزه و نعلینت از این پس حرام
بعد از این بردار بی نعلین گام

پا برهنه راه پیمودی همی
زیر پا بس خارو گل بودی همی

پا برهنه هر طرف می تاختی
سر ز پا و پا ز سر نشناختی

باده ای از جام وحدت نوش کرد
هم سرو هم پای خود فرموش کرد

می فروشش باده ای در جام کرد
تا ابد بدرود ننگ و نام کرد

پیر محفل ساغری دادش بدست
خاطرش آورد از عهد الست

برسرش شوری از آن ساغر فتاد
موزه و افسر همه رفتش ز یاد

این زمین گفتی بساط پادشاست
جز برهنه پا در آن رفتن خطاست

دیدگان شاه را آگاه دید
جمله عالم را بساط شاه دید

بی ادب کی پا گذارد بر زمین
بلکه ساید بر زمین هردم جبین

دیده ی حس چونکه باشد کور و مور
غیب داند آنچه باشد در حضور

چون ندارد از حضور کس خبر
کورکورانه رود در رهگذر

نی ادب نی شرم از شاه و گدا
زین سبب باشند کوران بی حیا

خاصه گر با کوریش باشد کری
باشد از شرم و ادب یکسر بری

لیک معذور آمد او نزد خرد
مرد دانا زان بجوید نیک و بد

عقل را از او ادب نبود طلب
نیست مجرم اندر آن ترک ادب

زین سبب فرمود فخر کاینات
طاعت ابرار باشد سیئات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۴۱ - اثبات قدرت و ثبوت معاد جسمانی و رفع شبهه از منکرین معاد
گوهر بعدی:بخش ۱۴۳ - در بیان حسنات الابرار سیئات المقربین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.