هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تضاد بین عقل و جنون سخن می‌گوید و بیان می‌کند که در این جهان، ابلهان به بهشت می‌روند و عاقلان در پی اسرار نهان هستند. او خود را دیوانه می‌داند و از ره و رسم دیگران بیزار شده است. در نهایت، شاعر تصمیم می‌گیرد از تعلقات دنیوی بگذرد و به عشق روی آورد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند انتقاد از اجتماع و پرداختن به جنون ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

بخش ۱۴۵ - بیان حدیث اکثر اهل الجنة البلها

اکثراً اهل بهشتند ابلهان
ابلهان اینجا و آنجا از شهان

ابلهان در کار و بار این جهان
زیرک و دانا بهر راز نهان

ابلهان اما به نزد این خران
عاقل و زیرک به پیش دیگران

عقل ما را سوی بیعقلی کشید
اینچنین عقلی در این عالم که دید

ای رفیقان من کنون ابله شدم
از ره و رسم شما مکره شدم

چون نمی بینم کنون دیگر رهی
می زنم اکنون نوای ابلهی

فاش و رسوا می زنم طبل جنون
این جنون هردم مرا بادا فزون

خواستند اکنون مرا چون اینچنین
بگسلم زنجیرهای آهنین

چون مرا دیوانه کردند ای قرین
تو برو تدبیر خود کن بعد از این

بعد از این دست من و دامان عشق
جان این افسرده جان و جان عشق

بعد از این از جان و از فرزند و زن
بگذرم چون آن خلیل ممتحن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۴۴ - رجوع به باقی داستان حضرت خلیل الرحمن
گوهر بعدی:بخش ۱۴۶ - رجوع به بقیه حکایت ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.