۲۱۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳

جز شیشه ی دل که من شکستم
از عشق بگو چه طرف بستم

دی با دو سه رند لاابالی
در میکده پای خم نشستم

جامی دو ز باده در کشیدم
از دام ریا و زهد رستم

تا شیخ به جستجوی پل بود
من آمدم و ز جوی جستم

در خانه ی خویشتن نشسته
در بر رخ غیر دوست بستم

مهر از همه دلبران بریدم
عهد همه را بهم شکستم

از دشمن و دوست پا کشیدم
زین قوم نفاق پیشه رستم

بردند میان کارم اما
صد شکر که از میانه رستم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.