۲۲۱ بار خوانده شده

علم مقدمه عمل

و بدان که علم فقه و مقدمات آن، از لغت و نحو و صرف و اصول، علومی نیستند که مقصود لذاته باشند، بلکه غرض از این‌ها عبادات و بندگی است پس نباید به واسطه اشتغال به این‌ها از عمل باز ماند و تمام روزگار خود را به دانستن آنها بسر برد و مطلقا به عمل و عبادت نپردازد، بلکه باید به قدر ضرورت در آنها اکتفا کند، و بسیارند که عمر خود را صرف مسائل صرف و نحو کرده و در معانی و بیان به حد انتها رسیده و از مسائل شرعیه بی خبر و از این غافل‌اند که دانستن کیفیت تکلم طایفه یا رسیدن به دقایق ترکیبات الفاظشان و محسنات عباراتشان نه در کار دنیا می آید و نه در کار آخرت و بجز تضییع عمر و وقت و تلف مایه تحصیل سعادت، ثمری ندارد.
و از این‌ها زیانکارتر جماعتی هستند که از عمل و عبادات، بلکه از استنباط مسایل باز می مانند و اوقات خود را صرف فهم وجوه و احتمالات عبارات بعضی که در این علوم گفته اند می کنند و صفحات بسیار را در توجیهات و احتمالات کلامشان سیاه می کنند و بسیار است که فهم آن عبارات هم مدخلیت در تصحیح مسأله‌ای از مسائل ندارد بلکه بسا باشد که شب و روز فکر می کنند در توجیهات عبارات علمای عامه که در بیان قواعد فاسده خود از قیاس و «استحسان» و امثال آن ذکر کرده‌اند، و از اطاعت و عبادات باز می مانند و همچنین در استنباط مسایل بسا باشد که مأخذ مسأله ای واضح، و دلیل آن «لایح»، و ترجیح آن ظاهر، و در آن دلیل ضعیفی یا حدیث عامی یا مثل آن یافت می شود و مدتی عمر خود را در فهم آن دلیل یا توجیه آن حدیث به انواع مختلفه ضایع می کنند و همچنین در استخراج و استنباط مسائل غیرمهمه و فروض نادره که یقین یا ظن به عدم احتیاج آنها حاصل است، و طالب کمال و سعادت باید دامن خود را از امثال این امور برچیند و غرض این نیست که باید طالب عمل مطلقا در این امور تأمل نکند و پیرامون آنها نگردد، زیرا که شکی نیست که حصول ملکه اجتهاد، و فهم آیات و اخبار و کلمات علمای ابرار، موقوف است به تکمیل قوه نظر و «تشحیذ ذهن و خاطر، و این امور موجب ازدیاد قوه نظریه و تشحیذ ذهن می گردند.
پس این امور در ابتدا از برای طالب علم فی الجمله مطلوب و سعی در آنها مرغوب است و بسا باشد که لازم باشد، بلکه مقصود آن است که در این امور نیز به قدر ضرورت اکتفا کند و بعد از حصول قوه اجتهاد و وصول به مرتبه فهم ادله و استنباط، دیگر وقت خود را چندان مصروف این امور نکند و از فهم احکام واجبه، و «اتیان» به عبادات موظفه باز نماند و الا قوه نظر به هر جا رسد باز قابل زیادتی است پس تا ممکن باشد تشحیذ مطلوب و تقویت قوه نظر مستحسن باشد باید آدمی همه عمر خود را صرف آن کند.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:وجوب عینی علم اخلاق
گوهر بعدی:مطلب دوم رذائلی که از جربزه و جهل ناشی می شوند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.