۲۱۱ بار خوانده شده

یقین و اقل مراتب آن

فصل: مقابل این دو صفت رذیله، یعنی جهل مرکب و حیرت، یقین است و اقل مراتب آن اعتقاد ثابت جازم مطابق واقع است پس اعتقادی که مطابق واقع نباشد از افراد یقین نیست، اگر چه صاحب آن جزم داشته باشد به اینکه مطابق واقع است، بلکه جهل مرکب خواهد بود پس چنان که دانستی یقین، ضد حیرت و شک است از آن راه که جزم در آن معتبر است و مقابل جهل مرکب است، چون موافقت با واقع در آن لازم است و مورد یقین و متعلق آن، یا از لوازم و اجزای ایمان است مانند: وجود واجب سبحانه و صفات کمالیه او و مباحث متعلقه به نبوت و امامت و احوال نشأه آخرت یا آن را مدخلیتی در ایمان نیست چون حقایق اموری که ایمان بدون آنها تمام و جاهل به آنها از اهل اسلام است.
و چنانکه اشاره شد مطلق علم و یقین خواه در اموری که متعلقه به دین باشد یا غیر دین، شخص نفس انسانی را کمال، و شاهد روح را حسن و جمال است، و وصول به سعادات را باعث و دخول در خیل مجردات را مورث است
بلی یقین در مباحث الهیه و مطالب دینیه در تحصیل سعادات اخرویه، اکمل، و در تکمیل نفوس انسانیه ادخل است، زیرا که ایمان موقوف بدان، بلکه اصل آن و عین آن است، و سایر علوم شاخ و برگ آن، و رستگاری در آخرت بدون آن غیر حاصل، و فاقد آن در حزب کفار داخل است.
و بالجمله شکی نیست که مرتبه یقین اشرف فضایل، و افضل کمالات، و اهم اخلاق، و اعظم صفات است کیمیای سعادت و معراج کرامت است اکسیر اکبر و کبریت احمر است تشریفی است که قامت قابلیت هر کس بدان آراسته شد محرم خلوتخانه انس گردید و افسری است که تارک هر بنده به آن پیراسته شد قدم در حرم قدس نهاد.
و به این سبب سید رسل صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که «هر که به او عطا کرده شد نصیب او از یقین و صبر، چه باک او را از آنچه فوت شود او را از روزه روز و عبادت شب».
و فرمودند: «الیقین الایمان کله» یعنی: «همه ایمان یقین است» و نیز از آن حضرت مروی است که «هیچ آدمی نیست مگر اینکه از برای او گناهان بسیار است و لیکن هر که عقل او تام و یقین او کامل باشد گناهان ضرر نمی رساند، زیرا که هرگاه گناهی کند پشیمان می شود و استغفار می کند گناهان او آمرزیده می شود و فضیلتی از برای او باقی می ماند که او را داخل بهشت می کنند».
و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند که «عمل اندک با دوام و یقین، بهتر است در نزد خدا از عمل بسیار بدون یقین» و بسا باشد که شیطان در مقام فریب انسان برآید و او را در نزد خود صاحب یقین وانماید و چنان داند که در عقاید از برای او یقین حاصل، و به آن مرتبه عظمی واصل است و حال اینکه نه چنین است، بلکه از برای صاحب یقین علاماتی چند است که رسیدن به مرتبه یقین از آنها شناخته می شود.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:مطلب دوم رذائلی که از جربزه و جهل ناشی می شوند
گوهر بعدی:علامات صاحب یقین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.