هوش مصنوعی: این متن به بیان اهمیت و تأثیر کلام و شعر در شکوفایی معانی و عواطف انسانی می‌پردازد. شاعر از تلاش بی‌وقفه خود برای بیان معانی عمیق و اسرار عشق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که آنچه او بیان کرده، از اسرار نهفته درونش سرچشمه گرفته است. همچنین، او به نقش تربیت و تأثیرپذیری از شخصیت‌های برجسته مانند مصطفی (احتمالاً پیامبر اسلام) اشاره می‌کند و خود را در بیان این معانی بی‌همتا می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌تر مانند اسرار عشق و تربیت معنوی، برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۸

گر نبودی در جهان امکان گفت
کی توانستی گل معنی شکفت

جان ما را تا به حق شد چشم باز
بس که گفت و بس گل معنی که رفت

بی قراری پیشه کرد و روز و شب
یک نفس ننشست و یک ساعت نخفت

بس گهر کز قعر دریای ضمیر
بر سر آورد و به خون دل بسفت

پاک‌رو داند که در اسرار عشق
بهتر از ما راهبر نتوان گرفت

آنچه ما دیدیم در عالم که دید
وآنچه ما گفتیم در عالم که گفت

آنچه بعد از ما بگویند آن ماست
زانکه راز گفت نیست از ما نهفت

تربیت ما را ز جان مصطفاست
لاجرم خود را نمی‌یابیم جفت

تا تویی عطار زیر بار عشق
گردنان را زیر بار توست سفت

صورت جان است شعرت لاجرم
عقل را نظم تو می‌آید شگفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.