هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف طلوع صبح و پایان شب می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های شاعرانه، مانند شکستن تیغ شب توسط صبح، ماهی که بر سر شب همچون کلاه نشسته، و صبحی که همچون کلید در قفل سحر قرار گرفته، به توصیف زیبایی‌های طبیعت و تغییرات آن در زمان طلوع صبح می‌پردازد. همچنین، شاعر از بوی خوش صبح و تأثیرات آن بر محیط اطراف سخن می‌گوید.
رده سنی: 12+ این متن دارای مفاهیم شاعرانه و استعاره‌هایی است که ممکن است برای کودکان زیر 12 سال کمی پیچیده باشد. همچنین، درک کامل این متن نیاز به آشنایی با ادبیات و مفاهیم شاعرانه دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۱۴۶

رطل گران ده صبوح زانکه رسیده است صبح
تا سر شب بشکند تیغ کشیده است صبح

روی نهفته است تیر روی نهاده است مهر
پشت بداده است ماه هین که رسیده است صبح

بر سر زنگی شب همچو کلاه است ماه
بر در قفل سحر همچو کلید است صبح

ای بت بربط‌نواز پردهٔ مستان بساز
کز رخ هندوی شب پرده دریده است صبح

صبح برآمد زکوه وقت صبوح است خیز
کز جهت غافلان صور دمیده است صبح

سوخته گردد شرار کز نفس سوخته
گنبد فیروزه را فرق بریده است صبح

بوی خوش باد صبح مشک دمد گوییا
کز دم آهوی چین مشک مزید است صبح

نی که از آن است صبح مشک فشان کز هوا
نافهٔ عطار را بوی شنیده است صبح
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.