هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه‌ای است که شاعر از فراق و دوری معشوق خود می‌کشد. او از ناتوانی خود در تحمل بار غم و اندوه سخن می‌گوید و از عشق پر رمز و راز و پرعجایب معشوق خود یاد می‌کند. شاعر از ناتوانی در تحمل دوری و فراق می‌نالد و درخواست مرهمی برای دل شکسته‌اش دارد. او از گرفتاری در عشق و سودای معشوق سخن می‌گوید و در نهایت از معشوق می‌خواهد که او را از این عار و ننگ رها کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی و فلسفی در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۵۷

دلم قوت کار می‌برنتابد
تنم این همه بار می‌برنتابد

دل من ز انبارها غم چنان شد
که این بار آن بار می‌برنتابد

چگونه کشد نفس کافر غم تو
چو دانم که دین‌دار می‌برنتابد

پس پردهٔ پندار می‌سوزم اکنون
که این پرده پندار می‌برنتابد

دل چون گلم را منه خار چندین
گلی این همه خار می‌برنتابد

چنان شد دل من که بار فراقت
نه اندک نه بسیار می‌برنتابد

چنان زار می‌بینمش دور از تو
که یک نالهٔ زار می‌برنتابد

سزد گر نهی مرهمی از وصالش
که زین بیش تیمار می‌برنتابد

جهانی است عشقت چنان پر عجایب
که تسبیح و زنار می‌برنتابد

نه در کفر می‌آید و نه در ایمان
که اقرار و انکار می‌برنتابد

دلم مست اسرار عشقت چنان شد
که بویی ز اسرار می‌برنتابد

مرا دیده‌ای بخش دیدار خود را
که این دیده دیدار می‌برنتابد

چگونه جمال تو را چشم دارم
که این چشم اغیار می‌برنتابد

گرفتاری عشق سودای رویت
دلی جز گرفتار می‌برنتابد

خلاصی ده از من مرا این چه عار است
که عطار این عار می‌برنتابد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.